عشق به پاکی شبنم |
|||
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 21:47 :: نويسنده : باران
ای کاش میدانستم گناهم چیست کاش میدانستم گناهم چیست........ کاش میدانستم چرا....... کدام حادثه؟ دلت را لرزاند و من امشب تنها غمگین به خاطر ندانسته ای که شاید روزی دانستم حسرت میخورم حسرت مهربانی نگاهت را که می د انم از این پس از من دریغ خواهی کرد اما این را فراموش نکن غریب آشنا دوستت دارم آری دوستت دارم......
نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي ![]()
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت بی چاره از این عشق فقط سو ختن آ مو خت فرق من و پروانه در ا ین سوختن ا ین است پروانه پر ش سوخت و لی من جگرم سو خت
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |